امکان عفو عضو پیشین فرقه افراطی "منسن"

30 فروردين, 1395

لسلی فان هوتن، عضو پیشین فرقه "منسن" بیش از ۴۵ سال است بخاطر قتل‌هایی که در ۱۹ سالگی به نام این فرقه مرتکب شده، زندانی است. شارون تیت، هنرپیشه آمریکایی وهمسر کارگردان معروف پولانسکی قربانی یکی از جنایات فرقه "منسن" بود.

019190635 30300 70ea0

در دهه ۱۹۶۰ میلادی فرقه‌ای افراطی به نام "خانواده منسن" (Manson Family) خبرساز شد. این فرقه که گرایش‌های نژادپرستانه داشت، توسط چارلز منسن شکل گرفته بود. چارلز منسن از طریق شستشوی مغزی و مواد مخدر پیروانش را مطیع خود کرده و واداشته بود که دست به جنایاتی هولناک بزنند.
یکی از اعضای این گروه، دختری ۱۹ ساله به نام لسلی فان هوتن در قتل فجیع لنو لا بیانکا، صاحب یک سوپرمارکت زنجیره‌ای و همسر او در سال ۱۹۶۹ مشارکت داشت.
یک روز پیش از این جنایت، منسن و پیروانش به خانه رومن پولانسکی ریخته و شارون تیت، هنرپیشه آمریکایی و همسر باردار رومن پولانسکی، و چهار نفر دیگر را به ضرب چاقو به قتل رسانده بودند. البته لسلی فان هوتن در ماجرای قتل شارون تیت نقشی نداشت.
چارلز منسن قصد داشت با این قتل‌های فجیع زنگ آغاز جنگ میان نژادها را به صدا درآورد. منسن با الهام از قطعه Helter Skelter، یکی از ترانه‌های گروه "بیتل‌ها"، عنوان "درهم و برهم" را برای "جنگ نژادها" برگزیده بود. او ظاهرا در تلاش بود پس از این جنایات خود را در یکی از غارهای صحرایی در آمریکا مخفی کند.
البته منسن و پیروانش بازداشت و در سال ۱۹۷۱ به اعدام محکوم شدند، اما پس از برچیده شدن مجازات اعدام در ایالت کالیفرنیا حکم اعدام آنان به حبس ابد تبدیل شد.
019190631 40100 9da1e
لسلی فان هوتن (نفر اول سمت چپ از ردیف جلو) در حین رفتن به یکی از جلسات محاکمه‌اش در سال ۱۹۷۰
امید به آزادی
لسلی فان هوتن که در آن زمان زنی جوان بود، اکنون بیش از ۴۵ سال است که تاوان آن جنایات را پس می‌دهد و در زندان به سر می‌برد. اما اکنون ممکن است که او مورد عفو قرار گیرد.
کمیسیونی حقوقی که مسئول رسیدگی به پرونده و وضعیت او است، روز پنجشنبه (۱۴ آوریل / ۲۶ فروردین) توصیه کرده که در مورد لسلی فان هوتن اصل "تعلیق مراقبتی مجازات" به کار رود.
البته یک مرجع قضایی بالاتر از کمیسیون مزبور هنوز باید این درخواست را مورد بررسی قرار دهد و در این باره تصمیم‌گیری کند. حرف آخر در این ماجرا را جری براون، فرماندار ایالت کالیفرنیا خواهد زد که می‌تواند درخواست آزادی لسلی فان هوتن را رد کند.
لسلی که حال ۶۶ سال دارد، در آن زمان جوان‌ترین عضو "خانواده منسن" بود. او پس از روی آوردن به مواد مخدر به عضویت این فرقه درآمده بود.
آنگونه که کمیسیون مسئول برای رسیدگی به سرنوشت لسلی فان هوتن اعلام کرده، او در طی نزدیک به ۴۶ سال حبس مرتکب خطایی جدی نشده و زندانی نمونه‌ای بوده است. علی زرین‌نام که عضو کمیسیون مزبور است، در جلسه شنود لسلی فان هوتن به او گفته است: «رفتار شمار در دوران حبس‌تان به اندازه کافی گویاست. ۴۶ سال زندگی در زندان بدون ارتکاب خطایی جدی.»
این بیستمین تلاش لسلی فان هوتن برای متقاعد کردن مقامات قضایی به بخشودنش است. دادستانی کالیفرنیا تا کنون با آزادی فان هوتن و اجرای تعلیق مراقبتی مجازات در مورد او مخالف بوده، اما حال اعلام کرده که قصد بررسی توصیهٔ کمیسیون را دارد.
چارلز منسن ۸۱ ساله و دیگر عاملان جنایت‌های این فرقه همچنان در زندان به سر می‌برند.

فرقه جدید در روسیه کشف شد

26 فروردين, 1395

n00124737 b f7ce8

"نیروهای امنیتی روسیه فرقه ای جدید در این کشور را پس از ۱۰ سال زندگی در یک زیرزمین به همراه رهبرشان کشف کردند.
به گزارش خبرگزاری آوا، سازمان اطلاعات و امنیت روسیه، زیرزمینی ۸ طبقه‌ با اتاق‌های متعدد در شهر کازان کشف کرده است که بیش از ۶۰ نفر در محیطی ۷۰۰ مترمربعی زندگی می‌کردند و بسیاری از انان در اتاق‌هایی بدون نور و هوا به سر می‌بردند.

گفته می شود: کودکان در این اتاقها آموزش نمی‌دیدند و هیچ رابطه‌ای با دنیای بیرون نداشتند که پس از کشف این فرقه، ۱۹ نفر از ۲۷ کودک موجود در زیرزمین به بیمارستان منتقل شدند.

شایان ذکر است: برخی از این کودکان نشانه‌هایی از بیماری ""سل"" داشته و والدین این کودکان اکنون با اتهام سواستفاده از فرزندانشان روبرو می باشند.

خاطر نشان می شود: موسس این فرقه متولد سال ۱۹۲۹ است و در زمان شوروی سابق به عنوان مفتی با روحانیان اهل سنت در مناطق اروپایی اتحاد جماهیر شوروی همکاری می‌کرده است.

موسس این فرقه در مساجد متعددی فعالیت داشته و به دلیل اینکه خود را فرستاده خدا و در ردیف پیامبران می دانسته با مقامات روحانی دچار اختلاف شده است.

گفتنی است: با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فعالیت برای این فرد آسان‌ تر شده و وی در تبلیغ فرقه خود، جدایی از مسیحیان، یهودیان و مسلمانان را توصیه می ‌کرده است."

این کشیش برای «تقویت ایمان» پیروانش به آنها موش و مار زنده می‌خوراند

28 مرداد, 1394

طی ماه‌های گذشته یک کشیش انجیلی در افریقای جنوبی به خاطر رفتار و کارهای عجیبش حسابی در این کشور معروف شده است. این کشیش که در قامت پیامبری خود خوانده حاضر شده، در مراسم شفای بیماران آنها را برهنه می‌کند، روی آنها راه می‌رود، به آنها موش و مار می‌خوراند و عکس تمامی این کارها را نیز منتشر می‌کند.

فرقه های انحرافی

25 مرداد, 1394

 

همانطور كه شاهدیم در سالهای اخیر جنبش‌های معنوی در بسیاری از كشورها پاگرفته‌اند و هر كدام طرفدارانی را برای خود گردآورده‌ اند. این اتفاق موجب نگرانی قشرهایی از جامعه شده كه طیفی از این نگرانی كاملا درست و برحق و بخش دیگر آمیخته با اغراض و تعصبات بوده است.

یكی از گرایشاتی كه بوجود آمده این است كه بتوان فرقه‌ها را با نشانه‌هایی شناسایی كرد و بر اساس این نشانه‌ها رای بر انحراف آنها داد. در این باره دانشمندان الهیات و جامعه شناس و روانشناس هر كدام به نوعی اظهار نظر كرده اند كه اكثرا تك زاویه‌ای و محدود به حوزه بررسی مشخصی بوده است.

آشنایی با مفهوم فرقه

25 مرداد, 1394

 

واژه فرقه در همه مذاهب كاربرد دارد؛ مثلا، در قرن نوزدهم در بریتانیا «فرقه»ها یك واژه مشترك برای مخالفان كلیسای رسمی‌بودند؛ افرادی چون باپتیست‌ها و متدسیست‌ها كه فرقه‌هایی از مسیحیت هستند.

«تروچ» فرقه را به عنوان یك توده و گروه كوچك شرح می‌دهد كه هدف آن سرزنش حكم فرمایی جهان است و رهبران آن در پی یافتن اعضای خاصی هستند.

فرقه در منابع اسلامي

25 مرداد, 1394
علي رضا آقانوري
واژه فِرْقَه برگرفته از ماده «فَرْق»، به معناى جدا كردن بين دو چيز، پراكندن و اختلاف، و در لغت به مطلقِ دسته، گروه، جماعت و طايفه اى گفته مى شود كه از بقيه جدا شده باشند. فريق نيز به جماعت و طايفه اى از مردم مى گويند كه تعداد اعضاى آن از فرقه بيشتر باشد. فُرْقَه نيز اسم مصدر افتراق و به معناى جدايى مى باشد (لسان العرب /299 ـ 300؛ مجمع البحرين، ماده فرق). فرقه در اصطلاح قرآنى كه بر خلاف مشتقاتش تنها يك بار به كار رفته (فلولا نفر من كل فرقة منهم طايفة، توبه/12) و نيز در نزد برخى از ارباب لغت بر گروهى اطلاق مى شود كه تعداد اعضاى آن از طايفه بيشتر باشد و چه بسا طايفه به يك نفر نيز گفته شود. (معجم مقاييس اللغة /423). اما با نگاهى به كاربرد اين دو اصطلاح در نزد ارباب ملل و نحل، كتب لغت و برخى از متون روايى روشن است كه تفاوت چندانى بين آن دو وجود ندارد (الملل والنحل /48، 85؛ معجم مقابيس اللغة /433 نهج البلاغة، خطبه 56). البته در اصطلاح فرقه شناسان و آثار مربوط به فرق و مذاهب فرقه به دسته اى از مردم، بدون ملاحظه تعداد آنها، اطلاق مى شود كه به لحاظ اعتقادى هماهنگ بوده، از ديگر گروه هاى رقيب وجه تمايزى داشته باشند. به علاوه اين كه واژه مذهب نيز در برخى از متون كهن فرقه شناسى در رديف و همسان فرقه به كار رفته است. (الزينة /249).
اين واژه اگرچه برخى آن را با توجه به معناى لغوى آن (جدايى از جماعت) ضد جماعت تلقى كرده و آن را داراى ويژگى دسته هاى پراكنده و اهل هوا و هوس و داراى آرا و انديشه هاى مختلف و همراه با نزاع و طبعاً ناپسند شمارده اند (الزينة، /249 و 252) اما با اندك توجه و جستوجو در كاربردهاى آن در فرهنگ اسلامى، متون روايى و به ويژه در كتب ملل و نحل روشن است كه از آن، معناى ناپسندى اراده نشده است. به علاوه اين كه در آن صورت، پسوند ناجيه و هالكه و حق و باطل براى آن، معناى محصلى نداشت (از جمله ر.ك: الفرق بين الفرق /26؛ المعجم المفهرس لاحاديث بحار الأنوار؛ الغارات /585).
همچنين اين اصطلاح در بيشتر آثار رايجِ مربوط به ملل و نحل، ويژه گروه هايى است كه در انديشه هاى كلامى از يكديگر متمايز شده اند. (الملل والنحل /47 ـ 48؛ الفرق بين الفرق /11؛ الفصل فى الملل والنحل /271) و در چنين آثارى، نامى از مكاتب فقهى به عنوان فرقه ذكر نشده است و اين تلقى وجود دارد كه اختلافات فقهى به دليل اجتهاد امرى طبيعى است و حتى در صورت خطاى مجتهد اين گونه خطاها از نوع اختلافات در امور مربوط به اعتقادات كه سر از گمراهى درمى آورند، نيست (الملل و النحل /184 ـ 185؛ الفرق بين الفرق /9 ـ 10؛ التبصير فى الدين /25). با اين حال در برخى از آثار فرقه شناسى علاوه بر دسته بندى هاى سياسىِ دهه هاى نخست پس از رحلت پيامبر(ص) اختلاف ها و روش هاى مختلف و متمايز فقهى قرون نخست را نيز با عنوان فرقه آورده اند. البته با اين تفاوت كه در گزارش خود از فرقه هاى فقهى تنها به ذكر روش ها بسنده كرده اند (ر.ك: الزينة /286؛ بيان الاديان؛ /30 ـ 31 مسايل الامامة /10 ـ 16)
قابل ذكر است كه عالمان و فرقه شناسان اسلامى شرط اصلى تمايز فرقه اسلامى از غير اسلامى را در اقرار به شهادتين و پذيرش اجمالى آموزه هاى پيامبر(ص) دانسته و بر اين اساس عموماً غلو و اباحى گرى و قول به تناسخ و احياناً دشمنى با خاندان نبوت را خروج از ملت اسلام تلقى كرده اند (الفرق بين الفرق /12؛ الملل و النحل /46 ـ 47؛ بحوث فى الملل والنحل، 8 /11؛ تلخيص المحصل /405؛ الزينه /248؛ بحارالانوار، 8 /244؛ براى مباحث فقهى ر.ك: مستمسك العروة، بحث نجاست كافر). با وجود اين، در تعيين مصاديق فرقه هاى خارج از اسلام هم داستان نيستند. البتّه، برخى از آنها نيز بدون هيچ گونه داورى صرفاً به گزارش ديدگاه هاى فرق پرداخته اند (به عنوان نمونه مقايسه كنيد گزارش نوبختى، ناشى اكبر، اشعرى و شهرستانى را از عقايد برخى از فرق نظير غاليان و معتزله و خوارج با گزارش و داورى بغدادى /232 ـ 233، ابن حزم271، ملطى /16 ـ 25 و اسفراينى /123 ـ 145)
با توجه به اين اختلافات در يك نگاه جامع تر و با توجه به مجموعه اى از آثار فرقه شناسى مى توان بر اين باور بود كه رسالت دانش فرقه شناسى بيان و گزارشِ تاريخ، عقايد سياسى، كلامى و روش هاى فكرى گروه هايى است كه در بستر تفكر اسلامى و با استناد به آموزه هاى آن شكل گرفته و به نحوى در رهبرى و اعتقادات از ديگر گروه هاى رقيب متمايز مى باشند. اين البته بر خلاف علم كلام است كه رويكرد آن تبيين و اثبات انديشه هاى كلامى خاص يا دفاع از آن ها و ردّ و نقد عقايد ديگران است.
اما در اين كه آغاز شكل گيرى فرقه ها در اسلام از چه زمانى بوده وفاقى وجود نداشته است و تا حد زيادى به مراد هر يك از صاحب نظران اين رشته از فرقه بستگى دارد. شايد چنين اختلافى با توجه به تفاوت مبانى فرقه نگاران، طبيعى جلوه كند. آثار كهنى نظير فرق الشيعة، المقالات والفرق و مسايل الامامة در شمارش فرقه هاى اسلامى، بروز فرقه ها را از آغاز دسته بندى هاى سياسى صحابه بر سر امامت دانسته، قدمت آن را به نخستين روز رحلت پيامبر(ص) يعنى جريان سقيفه مى رسانند و لذا به فرقه هايى اشاره مى كنند كه نامى از آنها در ديگر آثار نيست. اما گزارش گرانى نظير اشعرى، بغدادى، شهرستانى و برخى از مورخان ديگر اهل سنت با توجه به تعريف آنان از فرقه و نگاه خاص آنان به عصر خلفاى راشدين، دسته بندى هاى سياسى آن عصر را تحت عنوان اختلافات موردى (و شايد اجتهادى) ذكر مى كنند و فرقه گرايى به معناى دقيق آن را از زمان شكل گيرى خوارج و بعد از عصر خلفا مى دانند (ر.ك: مباحث آغازين كتبى نظير مقالات الاسلاميين، الفرق بين الفرق، الملل و النحل).
براساس دانش فرقه شناسى بود كه دانشمندان فرهنگ اسلامى از ديرباز در قالب آثارى با عناوين مختلف و به نحو عام يا خاص به شرح و گزارش تاريخ و انديشه هاى فرق و مذاهب اسلامى پرداختند. شمارش اين آثار مشكل است؛ چون بسيارى از آن ها چه آنهايى كه در قالب تك نگارى به معرفى و يا ردّ يك فرقه خاص و چه آنهايى كه به تاريخ عموم فرقه ها تا زمان مولف پرداخته اند، با اين كه در زمان خود مشهور بوده و منبع ديگر آثار گشته اند، اكنون در دسترس ما نيستند. براى عناوين بسيارى از آن ها رك: فهرست ابن نديم، مقاله پنجم معجم الفرق الاسلامية، اثر يحيى امين /6 ـ 7؛ فهرس مصادر الفرق الاسلاميه /1). با اين حال كم نيستند آثارى كه اكنون دردسترس و مورد استناداند و چه بسا از متون اصلى فرقه شناسى به حساب مى آيند.