Print this page

فرقه چیست؟

امير رضا الماسيان

واژه فرقه از مصدر (فرق) به معناي جدايي است و فرقه در اصطلاح به شاخه‌هاي فرعي كه در اديان بوجود ميايد گفته مي‌شود.

در قرآن اشاراتي به واژه فرقه وجود دارد كه از جمله واضح‌ترين اين موارد آيه 159 از سوره انعام است كه مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَي اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كانُوا يَفْعَلُونَ»

كساني كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند، تو هيچ گونه مسوول ايشان نيستي، كارشان فقط با خداست. آنگاه به آنچه انجام مي‌دادند آگاهشان خواهد كرد.

تعاريف گوناگون:

واژه فرقه در همه مذاهب كاربرد دارد؛ مثلا، در قرن نوزدهم در بريتانيا «فرقه»ها يك واژه مشترك براي مخالفان كليساي رسمي بودند؛ افرادي چون باپتيست ها و متدسيست ها كه فرقه هايي از مسيحيت هستند.

«تروچ» فرقه را به عنوان يك توده و گروه كوچك شرح مي‌دهد كه هدف آن سرزنش حكم فرمايي جهان است و رهبران آن در پي يافتن اعضاي خاصي هستند.

«يينگر» فرقه را به عنوان گروهي ساده و پويا معرفي مي كند كه اعتقادات مشتركي دارند.

«نيبوهر» فرقه را تشكيلاتي با شرايط معيّن و خاص مي داند كه به فرقه گرايي گرايش دارد. به تعبير ديگر، «فرقه» واژه اي است كه بر گروه يا حزبي دلالت دارد كه نظريات و پيشواي مشتركي دارند و بنابراين، براي گروه هاي فلسفي و سياسي نيز مي توان اين واژه را به كار برد؛ همان گونه كه در مفاهيم مذهبي به كار مي رود.

تعريف ديگري بيان مي‌كند«فرقه» به معناي راهي است كه رهروي در آن حركت مي كند و همچنين راهكارهاي علمي و نيز نظامي، فكري و رفتاري ارائه كرده و در مجموع، يك مكتب سياسي و فلسفي است و خود نيز به عنوان نوعي سازمان ديني خاص شناخته مي شود.

اين واژه در زبان فرانسه، در آغاز، به گروهي از افراد اطلاق مي شد كه اعلام مي كردند از آييني خاص پيروي مي كنند. سپس معاني محدودتري يافت؛ از جمله:

الف) تجمع خاص اشخاص كه به آييني گرويده اند ولي توسط همگان به رسميت شناخته نشده و در نهادهاي اساسي جامعه قرار گرفته اند.

ب) گروهي كه به عمد خود را از جمعي وسيع و اصلي و يا سلسله انديشه ها و باورهايي خاص جدا ساخته اند. در اين معنا فرقه در برابر سازمان ديني قرار مي گيرد.

ج) در معناي اصولي فرقه، انقطاع و يا دست كم، طرد از يك آيين است كه آن آيين از نظر جامعه شناختي «تبه گشته» و از نظر انساني «منحط» شناخته شده است.

تعبير ديگر درباره واژه «فرقه» بر گروه يا حزبي دلالت دارد كه نظريات و پيشواي مشتركي دارند و بنابراين، براي گروه هاي فلسفي و سياسي نيز مي‌توان اين واژه را به كار برد؛ همان گونه كه در مفاهيم مذهبي به كار مي رود.

در فرهنگ سياسي فرقه معادل کلمه کالت (Cult) است و معني آن در فرهنگ انگليسي آکسفورد چنين آمده است: "1- يک سيستم مذهبي پرستش ، بخصوص در اجراي مراسم و عبادات. 2- وفاداري، شيفتگي، از خود گذشتگي نسبت به يک فرد. از ريشه کالتوز در لاتين به معني پرستش. "

در فرهنگ تاريخ لغات آکسفورد در باره تاريخچه لغت کالت چنين آمده است: کالت ابتدا" بمعني ابراز سر سپردگي به موجود الهي بوده است. ورود اين لغت به انگليسي از لغت کالتوز بمعني پرستش است. از شروع دهه 1960 استفاده اين لغت در زبان انگليسي محدود به اشاره به يک پديده فرهنگي شده که معمولا" تعداد محدودي از افراد (اغلب جوان) را بخود  جذب ميکند.

تعاريف برگزيده:

همانطور كه پيداست بسياري از تعاريف فوق ويژگي‌ مطلوب براي اينكه تعريف مناسب ناميده شود ندارد. بعبارتي به اندازه كافي جامع و مانع نيستند و در اكثر موارد مانعيت كافي ندارند و بر بسياري از گروههاي خودجوش مردمي هم ممكن است دلالت پيدا كند.

مارگارت تالر سينگر فرقه را با سه ويژگي اصلي ؛ دارا بودن رهبر مستبد و خودكامه ، ساختار هرمي قدرت ، و استفاده از برنامه مجاب سازي (بازسازي فكر يا شستشوي مغزي) توصيف مي‌كند.

اين در حالي است كه داشتن يكي يا دو ويژگي از اين ويژگي‌ها براي شناسايي جمعي بعنوان فرقه اصلا كفايت نمي‌كند. نكته ديگر اينكه ساختار هرمي قدرت تنها در فرقه‌ها ديده نمي‌شود. امروزه در بسياري از سازمانها ، نهادها و دولت‌ها و حكومت‌ها ساختار هرمي ديده مي‌شود.

سايت ديده بان فرقه در تعريف فرقه اينطور مي‌نويسد: تعريف مدرن از فرقه کنترل ذهني، عبارت از هر گروهي است که از کنترل ذهن و تکنيک هاي عضو گيري فريب دهنده استفاده ميکند. به عبارت ديگر فرقه ها به مردم کلک ميزنند تا آنها را جذب نمايند و آنها را فريب ميدهند تا در فرقه بمانند.

شايد در جمع بندي بتوان گفت آنچه كه درباره فرقه‌هاي منحرف مورد اشاره است با سه ويژگي بيان شده توسط سينگر قابل بيان است به شرطي كه اين سه ويژگي با شدت و استمرار در جمعي وجود داشته باشد بعنوان زمينه‌اي براي مشكوك شدن نسبت به آن جمع تحت عنوان فرقه مي‌تواند مورد توجه قرار گيرد.

همچنين بنابر تعريف سايت ديدبان فرقه ، از بين اين سه ويژگي‌ دارا بودن برنامه كنترل ذهني بعنوان شاخص‌ترين و اصلي‌ترين ويژگي‌ فرقه‌ها مي‌تواند مورد تاكيد قرار گيرد.

منابع:

- سايت ديدبان فرقه (Cultwatch.com) ترجمه : ابراهيم خدابنده. (به نقل از : www.banisadr.info)

- فرقه ها در ميان ما. مارگارت تالر سينگر. ابراهيم خدابنده

- پيدايش فرقه‌گرايي در سازمانهاي ديني. مجيد جعفريان. http://bashgah.net/pages-8631.html

                                                                                               

                                                                                               

                                                                                                                                                                                                                                                                                       اميررضاالماسيان