جام جم در ضميمه رايگان خود، بخشي از كتابي را منتشر كرد كه در آن كتاب، فتواي حضرت امام خميني(ره) در خصوص سلمان رشدي، به عنوان يك رفتار مخرب فرقهاي زير سوال رفته است! [1]
روز سه شنبه من با پارادوكسي عجيب مواجه شدم. از يك طرف ناچارم مدير مسئول محترم جام جم، جناب آقاي بيژن مقدم را فردي متعهد بدانم، و از يك طرف نميتوانم آنچه را كه بر آن وقوف دارم ناديده بگيرم. ضميمه رايگان جام جم كه مشابه اسمش، خود به «كژراهه» رفته است، تبديل به محل تبليغ پر آب و تاب عقايد افرادي شده، كه ... متاسفانه اين ضميمه در گسترهاي به وسعت ايران توزيع شده و حكم روغني را يافته كه بريخت ...
از آن جهت كه احتمالا جناب آقاي مقدم و يا همكارانشان و يا دوستان گمنامشان! يا خارجي! بلد نيستند و يا فرصت چند دقيقه تحقيق در اينترنت را ندارند يا شايد تهيه كنندگان اصلي اين ويژه نامه، احتمال فضولي كسي مثل اين حقير را نميدادهاند، و يا شايد مصونيت پولادين برخي افراد شناخته شده ظاهرا گمنام! به ايشان اجازه چنين گستاخي را ميدهد، عرض ميكنم كه: جناب آقاي مقدم!
- اولا كه كعبه آمال شما در امور فرقه شناسي، كه بنا بر دلايلي كه لابد شما ميدانيد، نه از قم، يا تهران، يا مشهد يا اصفهان و يا حداقل نجف و يا ساير مراجع علمي اسلامي، كه بنا بر ضرورت! از دنوور كلرادو در كشور شيطان بزرگ ظهور كرده، چهار سال است به رحمت ايزدي رفته، و من ميدانم كه چرا شما وانمود كردهايد كه در قيد حيات تشريف دارند.
- ثانيا اين كتاب يك نويسنده ديگر هم دارد كه متاسفانه در قيد حيات تشريف دارند و من ميدانم چرا هيچ نامي از ايشان نبردهايد و از بخت بد شما نظرش در مورد جمهوري اسلامي ايران كمي! شبيه نظر شما درباره كساني است كه در نشريه وزينتان ذكر كردهايد و باز هم از بخت بد شما به راحتي به ايميل پاسخ ميدهند و قرار مصاحبه و مناظره را ميپذيرند و
- ثالثا ايشان (هر دو دانشمندي كه كار علميشان آب از دهانتان راه انداخته) در كنار چند نفر ديگر، از تئوري پردازان اصلي ضد حكومت اسلامي و مرجع استناد علمي هرچه آدم ضد جمهوري اسلامي هستند. اگر شما حق داريد كه به كتاب «فرقهها در ميان ما» استناد كنيد و آبروبري فرماييد، پس به طريق اولي به دوستان خانمها سينگر و لاليچ هم اجازه ميدهيد كه به همين كتاب استناد كنند و بر جمهوري اسلامي بتازند...
اين موضوعات را در اين وبلاگ باز خواهم كرد اما علي الحساب كمي از وقت ارزشمندتان را به جاي آنكه به برنامهريزي تخريب و آبروبري بگذرانيد، در راه كسب علم و دانش خارجي! صرف كنيد و اين قسمت از پيشگفتار كتاب «فرقهها در ميان ما» كه به به و چه چه جام جهان بينتان را درآورده است قرائت بفرماييد:
Much of the unease in our present world has to do with a struggle between protean and fundamentalist tendencies, as epitomized in the bizarre "death sentence" applied to the writer Salmon Rushdie by the Islamic fundamentalist Ayatollah Khomeini.
Much that Margaret Singer writes in "Cults in our Midst" echoes this struggle. We do well to learn all we can from her hard-won experience on preserving the freedom of the mind.
بسياري از مشكلات موجود در جهان امروز ناشي از كشمكشهاي بين نوگراها و بنيادگراها است، مانند آنچه درباره صدور فتواي قتل سلمان رشدي نويسنده توسط آيتا... خميني بنيادگرا ديده ميشود. بخش اعظم كتاب مارگارت سينگر كه نام آن را «فرقهها در ميان ما» نهاده است، منعكس كننده اين كشمكش است. با مطالعه نوشتههاي ارزشمند او ميتوانيم بخوبي هرآنچه كه براي حفظ آزادي انديشهمان لازم است، بياموزيم."
آخر برادر من! حداقل كمي وقت ميگذاشتيد و بيوگرافي نويسندگان را ميخوانديد و از دوستان گمنام و بينامتان ميخواستيد كه چند نقطه تاريك زندگي اينها را برايتان روشن كنند، من جمله قضيه همكاري با وزارت دفاع ايالات متحده و MIT را! آنها كه خوب اين كار را بلدند!
آقاي برادر! انسان عاقل تا ترجمه يك مطلب خارجي! را ديد و شنيد كه اصلش به زبان انگليسي نوشته شده و به نظرش آمد كه بخشي از آن در راستاي منافع لحظهاياش است، عنان اختيار از كف نميدهد و آن را هوار هوار نميكند. با اين كاري كه شما كرديد، معلوم نيست چه تعداد آدم جوينده، مثل بنده، نام مارگارت تالر سينگر را با چند «كيورد» ديگر در اينترنت جستجو ميكنند و ميخوانند، آنچه را كه نبايد بخوانند. اين تبري است كه شما به اعتقادات جوانان اين مرز و بوم زديد...